نقدی بر واکنش‌ها به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره سبک زندگی

پس از سخنان مقام معظم رهبری در خراسان شمالی که به طور مفصل به مبحث سبک زندگی اسلامی و جایگاه آن در تمدن نوین اسلامی پرداختند، اشخاص و نهادهای متعددی بلافاصله دست به کار شدند و به زعم خود به این موضوع پرداختند. اشاره رهبر فرزانه انقلاب به سبک زندگی باعث شد تا موج جدیدی به راه بیافتد و واکنش‌های هیجان‌آمیز سراسر کشور را فرا بگیرد. اما علاوه بر جوزدگی‌هایی که طی سالیان اخیر به یک عادت واکنشی به فرمایشات معظم له تبدیل شده است، این موج حکایت از غفلت بزرگ دیگری نیز داشت که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. با دقت در بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای، سه نکته راهبردی را می توان دریافت.
نکته اول این است که موضوع سبک زندگی اسلامی پیش از این نیز در سخنان ایشان مطرح شده بود و سابقه آن حتی به اولین سالهای رهبری معظم له بازمی‌گردد. البته ایشان پیش از این به طور صریح از عنوان سبک زندگی اسلامی استفاده نکرده بودند، لکن مفاهیم و مصادیقی که عنوان نموده‌اند، در ذیل سبک زندگی قرار گرفته و حتی برخی از آنها همانی است که در سخنان مهر ماه نیز فهرست شده‌اند. با این حال، تنها زمانی که مقام معظم رهبری به طور شفاف و مبسوط به این مساله پرداختند و حتی مصادیق آن را هم شخصا فهرست نمودند، افراد مزبور چشم باز کردند و عنوان سبک زندگی را شنیدند. در واقع این مساله عمق بی‌توجهی عمده مسئولان و شخصیتهای تاثیرگذار کشور را بازگو می‌کند که نه تنها حاضر به تفکر استراتژیک و تشخیص مسیرها نیستند، بلکه از تعمق در سخنان رهبر فرزانه انقلاب که هوشمندانه در حال طراحی مسیر انقلاب به سمت تمدن سازی نوین اسلامی هستند نیز باز مانده‌اند؛ به عبارتی تنها بیان صریح و بی‌پرده ایشان خواب غفلت این افراد را سبکتر می‌کند.
دومین نکته‌ای که در واکنش به صحبتهای ایشان دیده می‌شود، نگاه غالبا سطحی و عامیانه بسیاری از مسئولان و چهره‌های فرهنگی کشور به صحبتهای ایشان است. در حالی که مقام معظم رهبری، سبک زندگی اسلامی را به عنوان «بخش حقیقی و اصلی تمدن نوین اسلامی» برشمردند، متاسفانه این نگرش به سبک زندگی مورد غفلت واقع شده و عمدتا مبحث سبک زندگی را به زیرمجموعه‌های آن از قبیل ازدواج، روابط خانوادگی و پوشش تقلیل دادند. آنچه رهبر معظم انقلاب به آن نظر دارند، ارائه یک الگوی رفتاری کاربردی بر اساس فرهنگ اسلامی است که در نگاه تمدنی، نه تنها برای مردم ایران، بلکه برای مردم سراسر جهان قابل ارائه و تجویز باشد. به عبارت دیگر، افق دید ایشان چنان وسیع است که اسلام را به عنوان دین جهانی، نه برای مسلمانان، که برای نوع بشر می‌خواهند و مفید می‌دانند. در مقابل، بسیاری از فعالان یا مسئولان فرهنگی به دنبال حرکتهای نمادین و مقطعی هستند که غالبا با کاهش جایگاه سبک زندگی به مسایلی مانند ازدواج و حجاب و امثال اینها، اصل مبحث را به قهقهرا می‌برند. البته منظور این نیست که نمی‌بایست به مسایل این چنینی پرداخت، اما محدود کردن سرفصل موسعی چون سبک زندگی به این مسایل، جز اجحاف در حق مطلب نیست.
سومین نکته قابل توجه در بیانات رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی، ارائه این مبحث در میان جوانان است. ایشان، همچون برخی موارد مشابه، یکی از راهبردی‌ترین مسایل و دغدغه‌های خود و حکومت اسلامی را در میان جوانان مطرح نمودند تا ضمن تاکید بر اهمیت مداخله ایشان در امور، وظیفه سنگین تبیین و صد البته پیاده‌سازی سبک زندگی اسلامی را بر دوش جوانان نهادند. اگر چه ایشان فرمودند «باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامی نوین بر دوش آنهاست؛» لکن با ارائه مبحث در میان جوانان تاکید خود بر نقش جوانان را نشان دادند. مشابه این تاکید در مقابله با فتنه‌ها در دیدار با دانشجویان و جوانان، و یا تاکید بر گسترش علم و پژوهش در دیدار با نخبگان جوان بوده است.
لازم به ذکر است نه تنها بعد از سخنان مقام معظم رهبری، بلکه پیش از آن نیز چهره‌های مختلفی بوده و هستند که به درستی ضرورت پرداختن به سبک زندگی اسلامی را درک کرده و در این راستا مطالعه و فعالیت نموده‌اند. واضح است که انتقادات فوق به این افراد باز نمی‌گردد و در مقابل زحمات ایشان ادب و احترام اختیار می‌کند. امید است مسئولان و فعالان فرهنگی با گذر از لایه‌های سطحی و هیجانات کاذب پس از بیانات معظم له، به تعمق و تفکر در منویات و دغدغه‌های ایشان بپردازند و قدمهای سازنده‌ای در راستای ایجاد و ترویج سبک زندگی اسلامی بردارند... ان شاء لله.
www.islamiclife.ir